تصادف يک دستگاه ماشين بی ام و با يک يک روباه باعث از بين رفتن اين حيوان شد.
Friday, April 28, 2017
Thursday, April 27, 2017
دختر بازیگر به خلوتگاه کارگردان معروف در شمال تهران رفت و ... / بیهوشم کرد و ...
میخواهند مشهور باشند. با این دنیا آشنا نیستند و فکر میکنند با به دست آوردن شهرت میتوانند به هرچه میخواهند برسند.
شهرت را با تمام وجود میخواهند، اما حاضر نیستند برایش تلاش کنند و در زمینه خاصی تخصص پیدا کنند. پول میدهند بازیگر Actor شوند، پول میدهند خواننده شوند، پول میدهند ورزشکار شوند و بتازگی صفحهای در فضای مجازی باز میکنند و کارهای عجیب میکنند تا دیده شوند.
همین راحتطلبیها باعث میشود سودجویان زیادی به فکر باز کردن بنگاههای به ظاهر آموزشی اما در واقع بنگاههای اخاذی بیفتند و بخواهند از این نوجوانان و جوانان ساده و در سودای مشهور شدن سوءاستفاده کنند.
شاید این دلالان یا اخاذان افراد زیادی نباشند اما همین تعداد کم باعث میشوند نگاه بدبینانهای به شهرت حاصل از هنر Art یا ورزش، فضا را مسموم کند.
شاید یکی از دلایل وجود این اخاذان و فعالیتهای بی دریغ آنها وجود ناظرانی باشد که هیچ تلاشی برای پاکسازی این فضا ندارند و فقط زمانی خود را وارد بازی میکنند که کار از کار گذشته باشد و همین موضوع خیال خلافکاران و اخاذان را راحتتر میکند.
در ادامه چند نمونه از پروندههای اخاذی این دلالان را خواهید خواند.
عشق به بازیگری
مدتی بود که از شهرستان به تهران آمده بود و در یکی از خوابگاههای دخترانه اقامت داشت. زمانی که در دانشگاه قبول شد با تلاش فراوان پدرش را راضی کرد به تهران بیاید.
در محل اقامت جدیدش همه چیز بسیار خوب پیش میرفت و او دنیایی جدید را در زندگیاش تجربه میکرد. بهتر از همه این بود که در تهران کلاسهای بازیگری زیادی وجود داشت و او میتوانست رویای بازیگر شدنش را در این کلاسها محق کند. موضوع را با خانوادهاش درمیان گذاشت و پدرش را به تهران کشاند تا برایش کلاس خوب و مطمئن پیدا کند. ثبتنام در کلاس بازیگری و گذراندن دورههای آن با موفقیت، حبابی بود که دختر را از روی سرزمین رویاهایش به سرعت عبور میداد.
با اتمام دورههای آموزش، با یکی از کارگردانان معروف دیدار داشت که به گفته خودش در خواب هم نمیتوانست او را ببیند. کارگردان بعد از دیدن نمایش او، طرفدار بازیاش شد و به او اطمینان داد که میتواند یکی از ستارههای ایران شود. آقای کارگردان بعد از تعریف و تمجیدهای فراوان از دختر خواست که در فیلم سینمایی Movie جدیدش نقش اول را ایفا کند.
دختر جوان در پوست خود نمیگنجید. خودش احساسش را نوعی شگفت زدگی مینامد و میگوید: وقتی آقای کارگردان را دیدم اصلا باورم نمیشد که چنین شخص بزرگی را دیده باشم. شگفتزده بودم. او به دیدن نمایش ما آمده بود و بعد از نمایش با تعریفهایی که از من کرد شگفت زدگیام دو برابر شد. بعد از آن هم گفت که میخواهد فیلم جدیدی بسازد و هیچکسی جز من نمیتواند از عهده نقش اول این فیلم بر آید. من هم که این تعارفها را شنیدم بدون هیچ فکری قبول کردم.
در طول فیلمبرداری دختر جوان با بازیگرانی دیدار داشت که دیدن هر کدامشان یکی از آرزوهای او بود. همه چیز خیلی خوب و طبق برنامه بدون نقص پیش میرفت.در طول این مدت اعتماد دختر جوان به کارگردان جلب شده بود و او را مثل پدر خود دوست داشت. روزهای شلوغ فیلمبرداری رو به پایان بود که آن حادثه Incident اتفاق افتاد.
دختر 19 ساله درباره آن روز میگوید: آقای کارگردان با من تماس گرفت و آدرس خانهای در شمال غرب تهران را داد و خواست برای فیلمبرداری سریع به آنجا بروم. زمانی که وارد خانه شدم بجز کارگردان و دستیارش کسی را آنجا ندیدم. صبر کردم همه چیز برای فیلمبرداری آماده شود. در این مدت او به من یک نوشیدنی تعارف کرد و گفت دلستر است. کمی از آن را خوردم و حس کردم تلخ است. او گفت به خاطر این است که فقط دلستر خارجی میخورد و دلسترهای خارجی کمی تلخ است و باید آن را یک نفس سر بکشم. همین کار را کردم اما بعد از مدتی سرگیجه پیدا کردم و کم کم هوشیاریام را از دست دادم. زمانی به هوش آمدم که دیگر خیلی دیر شده بود.
دام مرد دلال برای عشق فوتبالیها
از سال 1313 که اولین مدرسه فوتبال ایران تاسیس شد تاکنون مدارس زیادی تاسیس شده که هدفشان استعدادیابی و پرورش خلاقیتهای ورزشی نوجوانان است. بسیاری از بازیکنان مشهور و خبره فوتبال نیز از همین مدارس به تیمهای معروف معرفی شدند و استعدادشان کشف شد.
پیش از اینها هدف اصلی مدارس و باشگاههای مختلف، رشد فرهنگی و ورزشی افراد بود، اما مدتی است که هدف مالاندوزی و... هم به این اهداف اضافه شده و فضای پاک آموزشی را از هدف اصلی دور کرده است. آموزشگاههایی بدون مجوز و با تبلیغات دروغ این فضا را آلوده کرده است.
خانوادهها فرزندان خود را در این مدارس ثبت نام میکنند و به خیال خود میخواهند فرزندشان آینده درخشانی داشته باشد. آنها حاضرند پول فراوانی را خرج کنند تا آینده ورزشی فرزندشان تضمین شود. پرداخت پولهای هنگفت به مدارسی که شاید فرزندانشان در آنجا از لحاظ جنسی تهدید و مورد آزار و اذیت قرار گیرند. شاید تعداد این مدارس و متخلفان زیاد نباشد، اما باعث میشوند فضای پاک دیگر مدارس و آموزشگاهها هم مسموم شود و شک و تردید در دل خانوادهها راه پیدا کند. در این بین دلالانی که قول بازی در تیمهای سرشناس را به نوجوانان میدهند تاثیر بسزایی در رشد فساد دارند.
شاید هم بهتر است بگوییم حتی مدارسی که فضای مسموم دارند هم متعلق به کسانی است که هیچ تخصصی در ورزش Sport ندارند و چیزی جز یک دلال نیستند.
بهعنوان مثال در یکی از پروندههای مربوط به متجاوزان،15 نوجوان که رویای فوتبالیست شدن را در سر میپروراندند به یک دلال فوتبالی میلیونها پول دادند تا بازیشان را در تیمهای معروف تضمین کند.
مرد دلال نیز بعد از گرفتن پول، نوجوانان را از شهرستان به تهران آورد و آنها را در یکی از خوابگاههای این شهر اسکان داد.هر بار خانواده نوجوانان با محل اردو تماس گرفته و سراغی از فرزندشان میگرفتند،مرد دلال به آنها میگفت که فرزندشان تمرینات سخت را پشت سر میگذارند و نمیتواند با آنها صحبت کند.
مدتی از اردو گذشت که یکی از والدین برای دیدن فرزندش به تهران آمد و با بدن زخمی فرزندش روبهرو شد. وقتی دلیل زخمها را پرسید، پسر نوجوان دلال را که سعید نام داشت مقصر عنوان کرد و گفت که او در خوابگاه ما را کتک میزند و مورد آزار و اذیت قرار میدهد. با شکایت پدر نوجوان آزار دیده، پلیس Police وارد ماجرا شد و فهمید که مرد دلال نوجوانان را مجبور میکند تا کارهای خلاف اخلاق انجام دهند و از آنها فیلم میگیرد. این فیلمها را هم به عنوان تهدید پیش خود نگه میدارد تا نوجوانان را وادار به انجام کارهایی کند که میخواهد.
تب خوانندگی
خوانندگی یکی دیگر از ریسمانهایی است که جوانان برای به دست آوردن شهرت به آن چنگ میزنند.بسیاری از افراد فقط شناخته شدن را میخواهند و برایشان فرقی ندارد که صدای خوبی دارند یا نه. آنها در یک اتاق از دیوارهای شیشهای خود را حبس کردهاند و فکر میکنند به حرف چند دوست و آشنا میتوانند خواننده شوند. همین که دو نفر در رودربایستی از صدایشان تعریف کند اقدام به انتشار آلبوم میکنند.
مثال درباره تب خوانندگی و پولهایی که در این زمینه خرج میشود بسیار زیاد است. یکی از موارد اثبات این مورد هم خوانندههایی هستند که یکی پس از دیگری به دنیای موسیقی معرفی میشوند، اما نه صدای خوبی دارند و نه طرفدار.
مدلهایی که برای سوءاستفاده هستند
یک نوع دیگر از مشهور شدن که این روزها جوانان زیادی را درگیر خود کرده مدل شدن و وعدههای رنگارنگ از طرف عکاسان و اسپانسرهای مختلف است.
شاید اکثر افراد در شبکههای اجتماعی با تبلیغات مختلف برای مدلینگ و مشهور شدن مواجه شده باشند.در این تبلیغات از بانوان و آقایان جوان درخواست میشود که چند عکس از خود بفرستند و اگر مورد تائید بود برای جلسات عکاسی به دفاتر مربوط بروند که اکثر این تبلیغات با هدف اخاذی و سوءاستفاده از افراد است.
در پروندهای دانشجوی انصرافی با راهاندازی یک سایت اینترنتی برای جذب مدلینگ، دختران جوان را در دام شیطانی خود گرفتار میکرد.ماجرای فعالیتهای تبهکارانه این جوان از 9 ماه پیش با شکایت دختری جوان در دستور کار پلیس فتای استان خراسان رضوی قرار گرفت.
شاکی در اظهاراتش گفت: من علاقه داشتم مدل شوم و برای ادامه فعالیتم به خارج از کشور سفر کنم بنابراین سایتهای اینترنتی را رصد میکردم تا شرکتی را پیدا کنم که در زمینه مدل شدن دختران جوان فعالیت داشته باشد. پس از چند ماه با یک سایت اینترنتی آشنا شدم که در آن مطالبی نوشته شده بود که نشان میداد این شرکت با کشورهای اروپایی در ارتباط است و میتواند آموزش مدلینگ و مقدمات کار جوانان به عنوان مدل را در کشورهای دیگر فراهم کند. این شرکت ادعا کرده بود حقوق ماهانه مدلها در این کشورها 2000 دلار است. با سودای این که سه ماهه میتوانم به یک مدل تبدیل شوم و با سفر به اروپا به رویاهایم دست یابم، فریب تبلیغات این شرکت را خوردم و با شماره درج شده در آن سایت تماس گرفتم. پس از گفتوگو با مدیر شرکت، به دفتر او در یکی از محلههای مشهد رفتم. چند بار دیگر هم به دفتر کار وی رفتم و پس از گفتوگوهای مقدماتی، با وی به توافق رسید. قرار شد ابتدا چند ماه توسط وی آموزش ببینم و بعد او مرا برای کار به خارج از کشور اعزام کند. در روزهای اولی که به دفتر این مرد میرفتم، او عکسهای معمولی از من گرفت و بعد مدعی شد که عکسها را به شرکتهای مدلینگ اروپایی ارسال کرده، اما آنها این تصاویر را نپذیرفتهاند و باید عکسهایم به گونهای باشد که بتوانند فیزیک بدنم را مورد بررسی قرار دهند و عکسهایم شبیه مدلهای خارجی باشد. با اعتماد به این مرد و با توجه به علاقهای که به مدل شدن داشتم، حرفهای او را باور کردم و اجازه دادم عکسهای دیگری از من بگیرد. یک ماه بعد مدعی شد شرکت مدلینگ که با آنها ارتباط کاری دارد، عکسهایم را پسندیده و بزودی مقدمات سفر و کارم را به اروپا فراهم میکند. یک روز مرد جوان با من تماس گرفت و تهدیدم کرد که مدلینگی درکار نیست و اگر میخواهم او عکسهای خصوصیام را در شبکههای اجتماعی منتشر نکند، باید با او دوستی داشته باشم. او آنقدر مرا تهدید کرد که از ترس منتشر شدن این عکسها مجبور شدم تن به خواسته شیطانی وی بدهم. او علاوه بر این خواسته شیطانی، از من چند میلیون تومان پول خواست و چند روز فرصت داد تا پول درخواستیاش را فراهم کنم. از آنجا که نمیتوانستم آن را فراهم کنم، تصمیم گرفتم با حضور در پلیس فتا از وی شکایت کنم. پس از انتشار خبر فعالیت این مجرم اینترنتی در روزنامههای محلی، سه دختر جوان دیگر هم با حضور در پلیس فتا شکایتهای مشابهی را مطرح کردند. با تحقیق از آنها مشخص شد که این افراد نیز در سودای مدلینگ بودهاند که در دام این مرد گرفتار شدهاند. اوآنها را تهدید کرده اگر با وی دوستی پنهانی نداشته باشند، عکسهایی را که از آنها در اختیار دارد، منتشر میکند.
در حالی که جستوجو برای دستگیری متهم فراری ادامه داشت، با گذشت 9 ماه از این شکایتها و در حالی که متهم دفتر شرکت را به مکان دیگری منتقل کرده بود، شناسایی و دستگیر شد.
شیوه سوءاستفاده با نام مدلینگ
سرهنگ حسن محمدنژاد، رئیس پلیس فتای استان مازندران درباره شیوههای مختلفی که برای اخاذی از بانوان جوان وجود دارد، میگوید: روش کار کلاهبرداران اینگونه است که سودجویان ابتدا برای به دام انداختن طعمههای خود در سایتهای اینترنتی به تبلیغ استخدام مدلینگ از بین دختران جوان اقدام کرده و سپس به آنها وعده استخدام در شرکتهای اروپایی، ویزای اقامت و دستمزد ماهانه چند صد دلار را میدهند. دختران جوان نیز با رویای تبدیل شدن به یک مدل معروف و سفر به اروپا، فریب این تبلیغات را خورده و با شمارههای اعلام شده تماس گرفته و با مدیران سایت ارتباط برقرار میکنند.
شیادان از دختران جوان میخواهند برای انجام مراحل استخدام اجازه دهند از آنها عکسبرداری کرده و آن را برای شرکتهای اروپایی ارسال کنند. کلاهبرداران سپس مدعی میشوند شرکتهای به اصطلاح معتبر اروپایی در زمینه مدل و زیبایی، تصاویر را نپذیرفته و از آنها خواستهاند تصاویر بهگونهای باشد که آنها بتوانند به صورت دقیقتری از آنها عکسبرداری کنند.
سرهنگ محمدنژاد میافزاید: پس از تهیه تصاویر و عکسهای دختران جوان، سودجویان و کلاهبرداران با بیان این موضوع که استخدامی در کار نبوده از طعمههای خود میخواهند که تن به خواستههای شیطانی آنها داده و اگر این کار را انجام ندهند، اقدام به انتشار تصاویر خصوصی طعمهها در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی میکنند.
قربانیان برای اینکه حیثیت خود را حفظ کرده و از اقدامات بعدی کلاهبرداران ممانعت بهعمل آورند، تسلیم خواستهها و نیات شیطانی کلاهبرداران میشوند.
چرا دوست دارند چهره شوند؟
شبنم نداف / جامعهشناس
همانطور که همه میدانند کلاهبرداری در زمینههای مختلف بخصوص با وعده معروف کردن جوانان بسیار زیاد است.شاید این موضوع به عنوان یک معضل بزرگ شناخته شود، اما معضل مهمتر میتواند عطش جوانان برای شناخته شدن و مشهور شدن باشد.
این طبیعی است که هر جوانی موفقیت را دوست دارد و میخواهد در زمینههای مختلف طلایهدار باشد اما این عطش بیش از حد برای شناخته شدن کمی نگرانکننده است. در جامعه فعلی کار به جایی رسیده که جوانان حتی سعی نمیکنند خوب باشند و در زمینه فعالیت خود متخصص شوند. فقط میخواهند موفقیت را زودتر به دست آورند. یک جوان که آرزوی بازیگری دارد، یکشبه ره صد ساله را میخواهد طی کند یا یک فوتبالیست قبل از سالها تمرین میخواهد در تیمهای باشگاهی خوش نام بازی کند.
این افراد را نمیتوان از نظر شخصیتی در یک گروه قرار داد. شاید افرادی باشند که در دوران کودکی یا نوجوانی توجه دیگران را روی خود نمیدیدند و از همان دوران تا به حال سعی میکنند با انجام کارهای مختلف نظر دیگران را جذب کنند. البته این دیدگاه، سادهترین دیدگاهی است که میتوان روی این افراد داشت. شاید هم از شکستهای مختلف خسته شده و میخواهند با یک موفقیت ناگهانی، خود را به دیگران ثابت کنند. در هر حال دلایل مختلفی برای این افراد وجود دارد اما مهمتر از دلایل، راهکارهای حل مشکل است.
اطرافیان این افراد باید به آنها تذکر دهند و اگر واقعا دوستشان دارند نباید با تشویقهای نابجا آنها را به سمتی هدایت کنند که به نفعشان نیست.همین مشکلات روانی که افراد را به سمت میل به مشهور شدن سوق میدهد باعث جلب توجه سوءاستفادهکنندگان میشود.افرادی که در هر شرایطی از آب گلآلود ماهی میگیرند، یقینا از این موقعیت صرف نظر نمیکنند و به افراد سادهدل ضرر میرسانند.
کاش قبل از بروز هرگونه مشکل، خود فرد یا اطرافیانش هوشیار باشند و او را از کاری که میخواهد انجام دهد، منع کنند.
همین راحتطلبیها باعث میشود سودجویان زیادی به فکر باز کردن بنگاههای به ظاهر آموزشی اما در واقع بنگاههای اخاذی بیفتند و بخواهند از این نوجوانان و جوانان ساده و در سودای مشهور شدن سوءاستفاده کنند.
شاید این دلالان یا اخاذان افراد زیادی نباشند اما همین تعداد کم باعث میشوند نگاه بدبینانهای به شهرت حاصل از هنر Art یا ورزش، فضا را مسموم کند.
شاید یکی از دلایل وجود این اخاذان و فعالیتهای بی دریغ آنها وجود ناظرانی باشد که هیچ تلاشی برای پاکسازی این فضا ندارند و فقط زمانی خود را وارد بازی میکنند که کار از کار گذشته باشد و همین موضوع خیال خلافکاران و اخاذان را راحتتر میکند.
در ادامه چند نمونه از پروندههای اخاذی این دلالان را خواهید خواند.
عشق به بازیگری
مدتی بود که از شهرستان به تهران آمده بود و در یکی از خوابگاههای دخترانه اقامت داشت. زمانی که در دانشگاه قبول شد با تلاش فراوان پدرش را راضی کرد به تهران بیاید.
در محل اقامت جدیدش همه چیز بسیار خوب پیش میرفت و او دنیایی جدید را در زندگیاش تجربه میکرد. بهتر از همه این بود که در تهران کلاسهای بازیگری زیادی وجود داشت و او میتوانست رویای بازیگر شدنش را در این کلاسها محق کند. موضوع را با خانوادهاش درمیان گذاشت و پدرش را به تهران کشاند تا برایش کلاس خوب و مطمئن پیدا کند. ثبتنام در کلاس بازیگری و گذراندن دورههای آن با موفقیت، حبابی بود که دختر را از روی سرزمین رویاهایش به سرعت عبور میداد.
با اتمام دورههای آموزش، با یکی از کارگردانان معروف دیدار داشت که به گفته خودش در خواب هم نمیتوانست او را ببیند. کارگردان بعد از دیدن نمایش او، طرفدار بازیاش شد و به او اطمینان داد که میتواند یکی از ستارههای ایران شود. آقای کارگردان بعد از تعریف و تمجیدهای فراوان از دختر خواست که در فیلم سینمایی Movie جدیدش نقش اول را ایفا کند.
دختر جوان در پوست خود نمیگنجید. خودش احساسش را نوعی شگفت زدگی مینامد و میگوید: وقتی آقای کارگردان را دیدم اصلا باورم نمیشد که چنین شخص بزرگی را دیده باشم. شگفتزده بودم. او به دیدن نمایش ما آمده بود و بعد از نمایش با تعریفهایی که از من کرد شگفت زدگیام دو برابر شد. بعد از آن هم گفت که میخواهد فیلم جدیدی بسازد و هیچکسی جز من نمیتواند از عهده نقش اول این فیلم بر آید. من هم که این تعارفها را شنیدم بدون هیچ فکری قبول کردم.
در طول فیلمبرداری دختر جوان با بازیگرانی دیدار داشت که دیدن هر کدامشان یکی از آرزوهای او بود. همه چیز خیلی خوب و طبق برنامه بدون نقص پیش میرفت.در طول این مدت اعتماد دختر جوان به کارگردان جلب شده بود و او را مثل پدر خود دوست داشت. روزهای شلوغ فیلمبرداری رو به پایان بود که آن حادثه Incident اتفاق افتاد.
دختر 19 ساله درباره آن روز میگوید: آقای کارگردان با من تماس گرفت و آدرس خانهای در شمال غرب تهران را داد و خواست برای فیلمبرداری سریع به آنجا بروم. زمانی که وارد خانه شدم بجز کارگردان و دستیارش کسی را آنجا ندیدم. صبر کردم همه چیز برای فیلمبرداری آماده شود. در این مدت او به من یک نوشیدنی تعارف کرد و گفت دلستر است. کمی از آن را خوردم و حس کردم تلخ است. او گفت به خاطر این است که فقط دلستر خارجی میخورد و دلسترهای خارجی کمی تلخ است و باید آن را یک نفس سر بکشم. همین کار را کردم اما بعد از مدتی سرگیجه پیدا کردم و کم کم هوشیاریام را از دست دادم. زمانی به هوش آمدم که دیگر خیلی دیر شده بود.
دام مرد دلال برای عشق فوتبالیها
از سال 1313 که اولین مدرسه فوتبال ایران تاسیس شد تاکنون مدارس زیادی تاسیس شده که هدفشان استعدادیابی و پرورش خلاقیتهای ورزشی نوجوانان است. بسیاری از بازیکنان مشهور و خبره فوتبال نیز از همین مدارس به تیمهای معروف معرفی شدند و استعدادشان کشف شد.
پیش از اینها هدف اصلی مدارس و باشگاههای مختلف، رشد فرهنگی و ورزشی افراد بود، اما مدتی است که هدف مالاندوزی و... هم به این اهداف اضافه شده و فضای پاک آموزشی را از هدف اصلی دور کرده است. آموزشگاههایی بدون مجوز و با تبلیغات دروغ این فضا را آلوده کرده است.
خانوادهها فرزندان خود را در این مدارس ثبت نام میکنند و به خیال خود میخواهند فرزندشان آینده درخشانی داشته باشد. آنها حاضرند پول فراوانی را خرج کنند تا آینده ورزشی فرزندشان تضمین شود. پرداخت پولهای هنگفت به مدارسی که شاید فرزندانشان در آنجا از لحاظ جنسی تهدید و مورد آزار و اذیت قرار گیرند. شاید تعداد این مدارس و متخلفان زیاد نباشد، اما باعث میشوند فضای پاک دیگر مدارس و آموزشگاهها هم مسموم شود و شک و تردید در دل خانوادهها راه پیدا کند. در این بین دلالانی که قول بازی در تیمهای سرشناس را به نوجوانان میدهند تاثیر بسزایی در رشد فساد دارند.
شاید هم بهتر است بگوییم حتی مدارسی که فضای مسموم دارند هم متعلق به کسانی است که هیچ تخصصی در ورزش Sport ندارند و چیزی جز یک دلال نیستند.
بهعنوان مثال در یکی از پروندههای مربوط به متجاوزان،15 نوجوان که رویای فوتبالیست شدن را در سر میپروراندند به یک دلال فوتبالی میلیونها پول دادند تا بازیشان را در تیمهای معروف تضمین کند.
مرد دلال نیز بعد از گرفتن پول، نوجوانان را از شهرستان به تهران آورد و آنها را در یکی از خوابگاههای این شهر اسکان داد.هر بار خانواده نوجوانان با محل اردو تماس گرفته و سراغی از فرزندشان میگرفتند،مرد دلال به آنها میگفت که فرزندشان تمرینات سخت را پشت سر میگذارند و نمیتواند با آنها صحبت کند.
مدتی از اردو گذشت که یکی از والدین برای دیدن فرزندش به تهران آمد و با بدن زخمی فرزندش روبهرو شد. وقتی دلیل زخمها را پرسید، پسر نوجوان دلال را که سعید نام داشت مقصر عنوان کرد و گفت که او در خوابگاه ما را کتک میزند و مورد آزار و اذیت قرار میدهد. با شکایت پدر نوجوان آزار دیده، پلیس Police وارد ماجرا شد و فهمید که مرد دلال نوجوانان را مجبور میکند تا کارهای خلاف اخلاق انجام دهند و از آنها فیلم میگیرد. این فیلمها را هم به عنوان تهدید پیش خود نگه میدارد تا نوجوانان را وادار به انجام کارهایی کند که میخواهد.
تب خوانندگی
خوانندگی یکی دیگر از ریسمانهایی است که جوانان برای به دست آوردن شهرت به آن چنگ میزنند.بسیاری از افراد فقط شناخته شدن را میخواهند و برایشان فرقی ندارد که صدای خوبی دارند یا نه. آنها در یک اتاق از دیوارهای شیشهای خود را حبس کردهاند و فکر میکنند به حرف چند دوست و آشنا میتوانند خواننده شوند. همین که دو نفر در رودربایستی از صدایشان تعریف کند اقدام به انتشار آلبوم میکنند.
مثال درباره تب خوانندگی و پولهایی که در این زمینه خرج میشود بسیار زیاد است. یکی از موارد اثبات این مورد هم خوانندههایی هستند که یکی پس از دیگری به دنیای موسیقی معرفی میشوند، اما نه صدای خوبی دارند و نه طرفدار.
مدلهایی که برای سوءاستفاده هستند
یک نوع دیگر از مشهور شدن که این روزها جوانان زیادی را درگیر خود کرده مدل شدن و وعدههای رنگارنگ از طرف عکاسان و اسپانسرهای مختلف است.
شاید اکثر افراد در شبکههای اجتماعی با تبلیغات مختلف برای مدلینگ و مشهور شدن مواجه شده باشند.در این تبلیغات از بانوان و آقایان جوان درخواست میشود که چند عکس از خود بفرستند و اگر مورد تائید بود برای جلسات عکاسی به دفاتر مربوط بروند که اکثر این تبلیغات با هدف اخاذی و سوءاستفاده از افراد است.
در پروندهای دانشجوی انصرافی با راهاندازی یک سایت اینترنتی برای جذب مدلینگ، دختران جوان را در دام شیطانی خود گرفتار میکرد.ماجرای فعالیتهای تبهکارانه این جوان از 9 ماه پیش با شکایت دختری جوان در دستور کار پلیس فتای استان خراسان رضوی قرار گرفت.
شاکی در اظهاراتش گفت: من علاقه داشتم مدل شوم و برای ادامه فعالیتم به خارج از کشور سفر کنم بنابراین سایتهای اینترنتی را رصد میکردم تا شرکتی را پیدا کنم که در زمینه مدل شدن دختران جوان فعالیت داشته باشد. پس از چند ماه با یک سایت اینترنتی آشنا شدم که در آن مطالبی نوشته شده بود که نشان میداد این شرکت با کشورهای اروپایی در ارتباط است و میتواند آموزش مدلینگ و مقدمات کار جوانان به عنوان مدل را در کشورهای دیگر فراهم کند. این شرکت ادعا کرده بود حقوق ماهانه مدلها در این کشورها 2000 دلار است. با سودای این که سه ماهه میتوانم به یک مدل تبدیل شوم و با سفر به اروپا به رویاهایم دست یابم، فریب تبلیغات این شرکت را خوردم و با شماره درج شده در آن سایت تماس گرفتم. پس از گفتوگو با مدیر شرکت، به دفتر او در یکی از محلههای مشهد رفتم. چند بار دیگر هم به دفتر کار وی رفتم و پس از گفتوگوهای مقدماتی، با وی به توافق رسید. قرار شد ابتدا چند ماه توسط وی آموزش ببینم و بعد او مرا برای کار به خارج از کشور اعزام کند. در روزهای اولی که به دفتر این مرد میرفتم، او عکسهای معمولی از من گرفت و بعد مدعی شد که عکسها را به شرکتهای مدلینگ اروپایی ارسال کرده، اما آنها این تصاویر را نپذیرفتهاند و باید عکسهایم به گونهای باشد که بتوانند فیزیک بدنم را مورد بررسی قرار دهند و عکسهایم شبیه مدلهای خارجی باشد. با اعتماد به این مرد و با توجه به علاقهای که به مدل شدن داشتم، حرفهای او را باور کردم و اجازه دادم عکسهای دیگری از من بگیرد. یک ماه بعد مدعی شد شرکت مدلینگ که با آنها ارتباط کاری دارد، عکسهایم را پسندیده و بزودی مقدمات سفر و کارم را به اروپا فراهم میکند. یک روز مرد جوان با من تماس گرفت و تهدیدم کرد که مدلینگی درکار نیست و اگر میخواهم او عکسهای خصوصیام را در شبکههای اجتماعی منتشر نکند، باید با او دوستی داشته باشم. او آنقدر مرا تهدید کرد که از ترس منتشر شدن این عکسها مجبور شدم تن به خواسته شیطانی وی بدهم. او علاوه بر این خواسته شیطانی، از من چند میلیون تومان پول خواست و چند روز فرصت داد تا پول درخواستیاش را فراهم کنم. از آنجا که نمیتوانستم آن را فراهم کنم، تصمیم گرفتم با حضور در پلیس فتا از وی شکایت کنم. پس از انتشار خبر فعالیت این مجرم اینترنتی در روزنامههای محلی، سه دختر جوان دیگر هم با حضور در پلیس فتا شکایتهای مشابهی را مطرح کردند. با تحقیق از آنها مشخص شد که این افراد نیز در سودای مدلینگ بودهاند که در دام این مرد گرفتار شدهاند. اوآنها را تهدید کرده اگر با وی دوستی پنهانی نداشته باشند، عکسهایی را که از آنها در اختیار دارد، منتشر میکند.
در حالی که جستوجو برای دستگیری متهم فراری ادامه داشت، با گذشت 9 ماه از این شکایتها و در حالی که متهم دفتر شرکت را به مکان دیگری منتقل کرده بود، شناسایی و دستگیر شد.
شیوه سوءاستفاده با نام مدلینگ
سرهنگ حسن محمدنژاد، رئیس پلیس فتای استان مازندران درباره شیوههای مختلفی که برای اخاذی از بانوان جوان وجود دارد، میگوید: روش کار کلاهبرداران اینگونه است که سودجویان ابتدا برای به دام انداختن طعمههای خود در سایتهای اینترنتی به تبلیغ استخدام مدلینگ از بین دختران جوان اقدام کرده و سپس به آنها وعده استخدام در شرکتهای اروپایی، ویزای اقامت و دستمزد ماهانه چند صد دلار را میدهند. دختران جوان نیز با رویای تبدیل شدن به یک مدل معروف و سفر به اروپا، فریب این تبلیغات را خورده و با شمارههای اعلام شده تماس گرفته و با مدیران سایت ارتباط برقرار میکنند.
شیادان از دختران جوان میخواهند برای انجام مراحل استخدام اجازه دهند از آنها عکسبرداری کرده و آن را برای شرکتهای اروپایی ارسال کنند. کلاهبرداران سپس مدعی میشوند شرکتهای به اصطلاح معتبر اروپایی در زمینه مدل و زیبایی، تصاویر را نپذیرفته و از آنها خواستهاند تصاویر بهگونهای باشد که آنها بتوانند به صورت دقیقتری از آنها عکسبرداری کنند.
سرهنگ محمدنژاد میافزاید: پس از تهیه تصاویر و عکسهای دختران جوان، سودجویان و کلاهبرداران با بیان این موضوع که استخدامی در کار نبوده از طعمههای خود میخواهند که تن به خواستههای شیطانی آنها داده و اگر این کار را انجام ندهند، اقدام به انتشار تصاویر خصوصی طعمهها در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی میکنند.
قربانیان برای اینکه حیثیت خود را حفظ کرده و از اقدامات بعدی کلاهبرداران ممانعت بهعمل آورند، تسلیم خواستهها و نیات شیطانی کلاهبرداران میشوند.
چرا دوست دارند چهره شوند؟
شبنم نداف / جامعهشناس
همانطور که همه میدانند کلاهبرداری در زمینههای مختلف بخصوص با وعده معروف کردن جوانان بسیار زیاد است.شاید این موضوع به عنوان یک معضل بزرگ شناخته شود، اما معضل مهمتر میتواند عطش جوانان برای شناخته شدن و مشهور شدن باشد.
این طبیعی است که هر جوانی موفقیت را دوست دارد و میخواهد در زمینههای مختلف طلایهدار باشد اما این عطش بیش از حد برای شناخته شدن کمی نگرانکننده است. در جامعه فعلی کار به جایی رسیده که جوانان حتی سعی نمیکنند خوب باشند و در زمینه فعالیت خود متخصص شوند. فقط میخواهند موفقیت را زودتر به دست آورند. یک جوان که آرزوی بازیگری دارد، یکشبه ره صد ساله را میخواهد طی کند یا یک فوتبالیست قبل از سالها تمرین میخواهد در تیمهای باشگاهی خوش نام بازی کند.
این افراد را نمیتوان از نظر شخصیتی در یک گروه قرار داد. شاید افرادی باشند که در دوران کودکی یا نوجوانی توجه دیگران را روی خود نمیدیدند و از همان دوران تا به حال سعی میکنند با انجام کارهای مختلف نظر دیگران را جذب کنند. البته این دیدگاه، سادهترین دیدگاهی است که میتوان روی این افراد داشت. شاید هم از شکستهای مختلف خسته شده و میخواهند با یک موفقیت ناگهانی، خود را به دیگران ثابت کنند. در هر حال دلایل مختلفی برای این افراد وجود دارد اما مهمتر از دلایل، راهکارهای حل مشکل است.
اطرافیان این افراد باید به آنها تذکر دهند و اگر واقعا دوستشان دارند نباید با تشویقهای نابجا آنها را به سمتی هدایت کنند که به نفعشان نیست.همین مشکلات روانی که افراد را به سمت میل به مشهور شدن سوق میدهد باعث جلب توجه سوءاستفادهکنندگان میشود.افرادی که در هر شرایطی از آب گلآلود ماهی میگیرند، یقینا از این موقعیت صرف نظر نمیکنند و به افراد سادهدل ضرر میرسانند.
کاش قبل از بروز هرگونه مشکل، خود فرد یا اطرافیانش هوشیار باشند و او را از کاری که میخواهد انجام دهد، منع کنند.
Wednesday, April 19, 2017
نشانههایی برای آسیب کبدی
یکی از عملکردهای اصلی
کبد سم زدایی و کمک به خروج مواد سمی از بدن است. اگر عملکرد سم زدایی کبد
با اختلال مواجه شود، پدیدار شدن برخی مشکلات از جمله تغییرات ناگهانی در
گوارش و سوخت و ساز جای شگفتی ندارد.
نرخ ابتلا به بیماری های کبدی
طی سال های گذشته روند رو به رشدی را دنبال کرده است. بنابر آمار و ارقام ارائه
شده توسط موسسات و سازمان شناخته شده، بیماری های کبدی یکی از دلایل اصلی مرگ و
میر در نقاط مختلف جهان محسوب می شوند.
به نقل از "پاور آو پازیتیویتی"، عملکرد درست کبد برای سلامت انسان
حیاتی است. از جمله وظایف کبد می توان به موارد زیر اشاره کرد:
پاکسازی خون از طریق سوخت و
ساز الکل، داروها (تجویزی و غیر تجویزی)، و خنثی سازی مواد سمی.
تولید پروتئین های ضروری، از
جمله آنهایی که از لخته شدن خون جلوگیری می کنند، مسیرهای انتقال و تحویل مواد
مغذی در خون را باز می کنند، و پروتئین هایی که عفونت را دفع می کنند.
تولید کلسترول و تبدیل آن به
مواد ضروری مورد استفاده بدن انسان.
تنظیم تامین انرژی از طریق
تولید، ذخیره و تحویل گلوکز به بدن و مغز.
تنظیم تعادل هورمون ها، از
جمله آنهایی که از غدد آدرنال و تیروئید ترشح می شوند.
دلایل بالقوه آسیب کبد متعدد
هستند و شامل وراثت (به عنوان مثال، استعداد ژنتیکی)، بیماری های کبدی بلند مدت
(به عنوان مثال، سیروز کبدی)، و مواجهه بلند مدت با مواد سمی می شوند.
درک و شناسایی نشانه های
بالقوه آسیب کبد به منظور حفظ سلامت و تندرستی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
خستگی
مطالات مختلف نشان داده اند
که خستگی مزمن و تخلیه انرژی از نشانه های شایع آسیب کبدی محسوب می شوند. متخصصان
پزشکی بر این باورند که خستگی مرتبط با کبد و فرسودگی یک محصول جانبی تغییرات عصبیشیمیایی
در مغز و عدم تعادل های هورمونی است.
تشدید احساس خستگی و فرسودگی
می تواند در نتیجه سطوح افزایش یافته محصولات جانبی سمی در خون شکل بگیرد زیرا
کبدی که از عملکرد درست بی بهره است قادر به نابودی آنها نیست.
پوست خشک یا تحریک شده
پوست تحریک شده و خارشدار
که به نظر شرایطی پایدار می رسد، یکی دیگر از نشانه های بالقوه آسیب کبدی است. پوست
بدن ما از طریق انتقال مایعات در سراسر بدن نیازمند رطوبت است. هنگامی که این
مایعات به اندازه کافی تامین نمی شوند، تغییر ظاهر پوست چندان غیر معمول نخواهد
بود. این شرایط می تواند قرمزی دست ها یا پاها، زرد شدن غشاهای مخاطی یا پدیدار
شدن لکه های غیر قابل توضیح در مناطق مشخصی از بدن را شامل شود.
درد شکم
اگر کبد آسیب دیده باشد،
احساس درد در اطراف ناحیه شکم نشانه ای شایع است. بیماران این درد را اغلب تیر
کشنده یا ضرباندار توصیف می کنند و این نشانه ای است که بهبودی آن تنها از طریق
درمان منبع مشکل ممکن می شود.
استفاده طولانی مدت از برخی
انواع داروهای تجویزی یا داروهای بی نیاز از نسخه پزشک می تواند به آسیب کبدی بلند
مدت منجر شود.
تهوع یا استفراغ
همان گونه که پیشتر نیز
اشاره شد، یکی از عملکردهای اصلی کبد سم زدایی و کمک به خروج مواد سمی از بدن است.
اگر عملکرد سم زدایی کبد با اختلال مواجه شود، پدیدار شدن برخی مشکلات از جمله تغییرات
ناگهانی در گوارش و سوخت و ساز جای شگفتی ندارد.
کبد اندام بزرگی در دستگاه
گوارش انسان محسوب می شود و از این رو، هر گونه بیماری مرتبط با آن می تواند به
مشکلات گوارشی منجر شود. تهوع و استفراغ مکرر به واسطه تجمع سمومی شکل می گیرد که
کبد توانایی از بین بردن آنها را ندارد.
کبودی
یکی از مهمترین وظایف کبد
کمک به تولید آنزیم های پروتئینی ضروری است. یک دسته از آنزیم های پروتئینی به
جلوگیری از لخته شدن خون کمک می کنند. هنگامی که این مکانیسم انعقاد خون دچار
اختلال می شود بروز تغییراتی در ظاهر پوست شایع است. هنگامی که کبد تولید پروتئین
های ضروری برای لخته شدن خون را کند یا متوقف می کند، انسان به راحتی با کبدی یا
خونریزی مواجه خواهد شد.
تورم شکم
بنابر گزارش کلینیک مایو،
آسیب کبدی جریان عادی خون به اندام ها را مختل می کند که فشار در رگ های اطراف را
افزایش می دهد. از جمله این رگ ها آنهایی هستند که مسئولیت انتقال خون از طحال و
روده به کبد را بر عهده دارند. اختلال در این فرآیند موجب افزایش شدید فشار خون می
شود که این شرایط به نام پرفشاری ورید باب شناخته می شود.
پر فشاری ورید باب موجب تجمع
مایع در اطراف شکم می شود و این شرایط به نام آسیت یا آب آوردگی شکم شناخته می
شود. آسیت ممکن است در نتیجه ناتوانی کبد برای تولید پروتئین های خونی نیز شکل
بگیرد.
بیماری زردی
مشکلات کبدی می تواننند موجب تغییر رنگ چشم ها و پوست شوند. این تغییر رنگ به دلیل تجمع رنگدانه صفراوی به نام بیلیروبین شکل می گیرد.
رنگ زرد پوست یا چشم ها به
نام بیماری زردی یا یرقان شناخته می شود. جدا از تغییر ظاهر چشم، بیماری زردی می
تواند موجب نشانه های دیگری از جمله تیره شدن ادرار، خارش در تمام بدن، و اختلال
شناختی شود.
خبر خوب این است که در صورت
درمان درست، کبد اندامی بسیار انعطاف پذیر و با قابلیت سازگاری بالا محسوب می شود
و اغلب قادر به بهبودی خود است. زیر نظر پزشک، بیشتر بیماری های مرتبط با کبد روند
درمان را به خوبی طی می کنند.
Tuesday, April 18, 2017
داستان جالب زندگی معتاد کارتن خوابی که میلیاردر شد+عکس
میلیاردر
ایرانیالاصل که تا ۳۲ سالگی یک کارتنخواب معتاد به هروئین بود و ۹ بار تا
یک قدمی مرگ رفته بود، امروز یکی از برندهای معروف آبمیوه در ایالات متحده
را اداره میکند.
خلیل رفعتی، مردی سقوط کرده از لبه
پرتگاه زوال، به یکباره اعتیاد به هروئین را ترک و زندگی متفاوتی را آغاز
میکند. او حالا با لبخند دوباره به زندگی، به یکی از افراد بسیار موفق و
ثروتمند فعال در صنعت نوشیدنی و آبمیوههای ارگانیک در آمریکا تبدیل شده
است. شرکت زنجیرهای او در حال حاضر یکی از معتبرترین برندهای صنایع غذایی
آمریکاست.
خلیل معتادی خیابانی بود که شبها را روی سنگفرشهای سرد و زمخت خیابانهای لسآنجلس به صبح میرساند. آخرین باری که تنها یک نفس با مرگ فاصله داشت، شوک الکتریکی تیم پزشکی بود که او را به زندگی بازگرداند؛ و این بار تصمیم گرفت که برای همیشه تغییر کند.این اتفاق در سال ۲۰۰۳ رخ داد، وقتی که او ۳۳ ساله بود. او به هیچ ماده مخدری نه نمیگفت. علاوه بر هروئین به کوکائین هم اعتیاد داشت و اواخر وزنش به ۵۰ کیلو هم نمیرسید. پوستی بود بر استخوان، که همین پوست نیز پُر از زخم بود و قیافهای شبیه مردهها داشت.
خلیل
رفعتی، نه برای بار نخست که وقتی برای نهمینبار در آستانه مرگ قرار گرفت،
تصمیم گرفت اعتیاد سنگین خود را به هروئین ترک کند و با نگاهی تازه به
دنیا، زندگی کاملاً جدیدی برای خود بسازد. حالا، او یک مرد بسیار موفق است.
خلیل معتادی خیابانی بود که شبها را روی سنگفرشهای سرد و زمخت خیابانهای لسآنجلس به صبح میرساند. آخرین باری که تنها یک نفس با مرگ فاصله داشت، شوک الکتریکی تیم پزشکی بود که او را به زندگی بازگرداند؛ و این بار تصمیم گرفت که برای همیشه تغییر کند.این اتفاق در سال ۲۰۰۳ رخ داد، وقتی که او ۳۳ ساله بود. او به هیچ ماده مخدری نه نمیگفت. علاوه بر هروئین به کوکائین هم اعتیاد داشت و اواخر وزنش به ۵۰ کیلو هم نمیرسید. پوستی بود بر استخوان، که همین پوست نیز پُر از زخم بود و قیافهای شبیه مردهها داشت.
خلیل
به خبرنگار بیبیسی میگوید: «آن قدر برای جرایم مربوط به مواد مخدر
دستگیر شدم که تعدادش را به خاطر نمیآورم. من کاملاً نابود شده بودم...
همیشه آن قدر درد داشتم که نمیتوانستم بخوابم. زندگی من با درد عجین شده
بود.»
او
چندین بار تلاش کرده بود تا از اعتیاد نجات پیدا کند، اما هر بار شکست
خورده بود. در آخرین اوردوز، چیزی درونش تکان خورده بود که او را به سمت
بلند شدن هدایت کرد. نور امید در قلبش روشن شده بود. در نتیجه در مرکز
بازپروری بستری شد و چهار ماه تحت درمان بود. از آن روز تا به امروز، خلیل
کاملاً پاک است و هرگز به سمت موادمخدر برنگشته است.
حالا
خلیل در زندگی سالمی غوطهور است. او به دنبال بازسازی زندگیاش رفت و به
یکی از افراد موفق در صنایع غذایی و صنعت تولید آبمیوههای سالم و ارگانیک
آمریکا تبدیل شد. مرد میلیونری که فعل خواستن را عملی کرد. درآمد سالانه
شرکت او بیش از ۶ میلیون دلار است. شرکت او در حال گسترش است و قرار است
نمایندگیهایی را در ۱۶ ایالت آمریکا و حتی کشور ژاپن باز کند.خلیل حالا ۴۶
ساله است و با جت اختصاصیاش به نقاط مختلف جهان سفر میکند و از سالم
زندگی کردن لذت میبرد. او عاشق سفر است. داستان زندگی خلیل، میتواند
فیلمنامه خوبی برای ساخت یک فیلم سینمایی تأثیرگذار باشد.
او
در اوهایو متولد شده است. خلیل دانشآموزی مشکل ساز بود که هیچ گاه
نتوانست مدرسه را تمام کند و مدرک دیپلمش را بگیرد. او بارها به جرم ایجاد
اختلال، خرابکاری و دزدی از مغازههای مختلف دستگیر شد، اما هر بار بدتر و
بدتر میشد. در سال ۱۹۹۲، او پسری ۲۱ ساله بود که با آرزوی تبدیل شدن به
ستاره سینمایی راهی شهر لس آنجلس شد. او نتواست در حرفه بازیگری به موفقیتی
دست پیدا کند و همه تلاشهایش با شکست رو به رو شد. اما توانست با شستن
ماشینهای آدمهای مشهوری چون الیزابت تیلور، زندگی خوبی برای خودش دست و
پا کند.
با
این حال، این پسر خیلی زود به ورطه مواد مخدر افتاد و کنترل زندگی از دستش
خارج شد. پس از مدتی، این جوان سرحال به کارتنخوابی تبدیل شد که شبها را
کنار آشغالها سپری میکرد و برای در آوردن خرج موادش به فروش و حمل و نقل
آنها روی آورد. سیاهچاله اعتیاد در حال بلعیدن او بود.اما آن روز که مرگ
برای نهمین بار سراغش آمد، خلیل تصمیمی واقعی گرفت تا از اعتیاد رها شود.
او تصمیم گرفت پوستاندازی کند و دوباره متولد شود. او تصمیم گرفت خلیلی
بشود که دوست دارد. او تصمیم گرفت این بار که خودش را در آینه دید، لبخند
رضایت بر لبهایش باشد. پس راهی مرکز بازپروری شد. پس از گذراندن دوره
درمان، شروع به انجام کارهای مختلف کرد. از باغبانی و ماشین شستن گرفته تا
بردن سگها به پیاده روی. علاوه بر این، او در دو مرکز بازپروری معتادان
کار میکرد و به افرادی مثل خودش کمک میکرد تا غول اعتیاد را شکست بدهند و
دوباره زندگی کنند.
«وقتی
تازه اعتیاد را ترک کرده بودم، بدنم نیازش را حس میکرد و دلش تنگ شده
بود. برای نجات جسم و جان، چندین ماه زمان نیاز است. باید علاوه بر تقویت
جسم، روح نیز تقویت شود تا دوباره به دام اعتیاد نیفتد. اما من معتقدم اگر
کسی واقعاً بخواهد تغییر کند و مصمم باشد حتماً موفق میشود و اصلاً کار
سخت و پیچیدهای نیست. ما فقط دوست داریم شرایط را پیچیده کنیم و نتیجه این
پیچیدگی، چیزی جز شکست نیست. من معتقدم خواستن، توانستن است. پس برای
رسیدن به هدف هایتان از اعماق قلبتان تغییر را بخواهید تا نتیجهاش را
ببینید.»او در ادامه به خبرنگار بیبیسی میگوید: «من توانستم کمی از پولم
را پسانداز کنم. سخت کار میکردم. هفتهای هفت روز و روزی شانزده ساعت
کار میکردم.»
پس
از ملاقات با یکی از دوستانش، ایده تهیه آبمیوه و آب سبزیجات ارگانیک به
ذهناش خطور کرد. ایدهای که حسابی بهش فکر کرد تا آن را اجرایی کند.
خلیل
به خبرنگار ما گفت: «دوستم اهل ورزش بود و به من درباره ویتامینها،
غذاهای ارگانیک و خوراکیهای سالم گفت. در آن زمان، هر کسی به من راه حلی
برای بهتر شدن زندگی میداد، با روی باز به استقبالش میرفتم.» در سال
۲۰۰۷، خلیل مرکز بازپروری خودش را باز کرد و افراد با هزینه ماهانه ۱۰هزار
دلار میتوانستند در آنجا تحت درمان قرار بگیرند. او در آنجا آبمیوههای
دست ساز مخصوص خودش را به معتادان تحت درمان میداد، آبمیوههایی که با
انواع مختلف میوه و ویتامینهای مختلف آماده میشد و بسیار مقوی و مغذی
بودند. شهرت این آبمیوهها آن قدر زیاد شد که مردم برای خرید به او سفارش
میدادند. خلیل وقتی مطمئن شد که میتواند کسب و کار خصوصی خود را در زمینه
آبمیوه راهاندازی کند، همراه بهترین دوستش شرکت سانلایف ارگانیک را تأسیس
کرد.او این کسب و کار را با پسانداز شخصیاش راهاندازی کرد. اما از چیزی
میترسید و آن پول در نیاوردن نبود. «میترسیدم شکست بخورم. میترسیدم این
شکست باعث شود دوباره ناامید شوم. میترسیدم دوباره سراغ مواد مخدر بروم.»
اما او آن قدر در کارش موفق شد که شرکت در سال اول به یک میلیون دلار
درآمد رسید و این واقعاً شگفتانگیز بود.
امروز شرکت او بالغ بر دویست کارمند دارد که علاوه بر آبمیوههای ارگانیک، لباس و خوراکیهای مختلف هم میفروشد.
راب
نازارا، یکی از تحلیلگران بانک دویچه در نیویورک، به خبرنگار بیبیسی
میگوید: «مهم نیست که پیشینه شخصی چه باشد. اینکه قبلاً خلافکار بوده یا
اصلاً تحصیلاتی ندارد. موفقیت یک کارآفرین بسته به تلاش، هوش، پشتکار و صبر
او دارد. داستان خلیل رفعتی، قدرت شخصیتی او را نشان میدهد. او واقعاً
شگفتانگیز است.»
خلیل
رفعتی، این کارآفرین موفق، داستان زندگیاش را در کتابی با نام «من مُردن
را فراموش کردم» در سال ۲۰۱۵ به چاپ رساند تا داستان زندگیاش الهامبخش
آدمهایی شود که از زندگی ناامید هستند. «من معتقدم مردم دوست دارند زندگی
آدمهایی را که شکست خوردهاند، اما امیدشان را از دست ندادهاند بشوند.
زندگی آدمهایی که جز سیاهی چیزی نداشتند، اما نور امید در قلبشان زنده
بود. امروز آدمهای زیادی در جهان آسیب میبینند و زندگی شان نابود میشود.
هر روز از این داستانهای غمگین میخوانیم، اما داستان بذرهایی که با تلاش
از زیر خاک سر بر میآورند و رشد میکنند هم شنیدنی است.» او گاهی اوقات
به سایتهایی مثل آمازون که کتابش را میفروشند سر میزند و نظرات مردم را
میخواند. «وقتی نظرات مردم و امید دادنهایشان و تحت تأثیر قرار گرفتن
هایشان را میخوانم، اشک در چشمهایم حلقه میزند و میفهمم مسیر درستی را
انتخاب کردهام.»
نوشیدنی سریع الاثر برای پاکسازی کبد
سموم بار کبد غیر قابل برگشت است و این موضوع تاثیر بسیار زیادی روی عملکرد آن میگذارد.
زمانی که کبد به درستی کار نکند وزنتان
را به اندازه قابل توجهی از دست میدهید. سم زدایی از کبد به طور منظم به
افزایش عملکرد آن و از بین بردن چربیها بسیار کمک میکند.
به گزارش روزپلاس و به نقل از جام جم ، این نوشیدنی در عرض 5 روز کبدتان را مانند یک نوزاد پاک میکنید.
* مواد تشکیل دهنده
1 فنجان جعفری خرد شده
5 ساقه کرفس
6 فنجان آب
3 عدد لیمو
طرز تهیه
مواد تشکیل دهنده را با دقت بشورید.
اگر لیموی ارگانیک پیدا کردید، نمیخواهد پوست آن را بگیرید.
محتویات را تا زمانی که خوب مخلوط شوند باهم ترکیب کنید اما فعلا آب را اضافه نکنید.
هنگامی که به خوبی باهم مخلوط شدند مواد را داخل آب بریزید و دوباره هم بزنید.
نوشیدن 2 فنجان بعد از هر وعده غذایی بسیار نتیجه بخشتر گزارش شده است.
اگر تنها 5روز، 3 وعده در روز این نوشیدنی را میل کنید تمام سموم از کبدتان خارج میشود.
لازم به ذکر است اگر در طول روز آب فراوان میل کنید به روند پاکسازی کبد بسیار زیاد کمک کرده اید.
Monday, April 17, 2017
خوش اندام ترین و زیباترین زنان هالیوود + عکس
هالی بری: او در حال گذراندن دهه چهارم زندگی اش استو صاحب یک دختر زیباست . او هفته ای 5 روز و به مدت 11 ساعت ورزش میکند.
آنجلینا جولی: او 6 فرزند دارد . او با ایجاد تعادل میان زندگی کاری و خصوصی اش برنامه ای ایجاد کرده است تا بتواند به زیبایی و تناسب اندامش هم بپردازد. او متولد 19755 است.
مدونا: او 52 ساله است اما طراوت و جوانی اش را هنوز هم حفظ کرده است تمرینات سخت ورزشی یکی از رازهای تناسب اندام وی است.
ویکتوریا بکهام: چه کسی میتواند حدس بزند که او 4 زایمان داشته است و هنوز هم به عنوان یک مدل در حال کارکردن است.
مونیکا بلوچی:پارس ناز او در 40 و 45 سالگی دوبار زایمان کرده است اما هنوز هم مثل کسانیکه دهه 20 زندگی را میگذرانند با طراوت و شاداب است.
هیدی کلوم: این هنرپیشه بین المللی آلمانی که مدل نیز هست مادر 3 فرزند با تفاوت سنی اندک است و انجام تمرینات ورزشی را یکی از دلایل موفقیتش میداند.
جنیفر لوپز: او علی رغم زایمان دوقلوها هنوز هم اندامی مثال زدنی دارد. او هفته ای سه بار تمرینات بدنسازی انجام میدهد و مهمترین راز اندام متانسبش را انجام حرکت دراز نشست میداند.
زیبا بروفه با همسر معروفش در رستوران (عکس)
زیبا بروفه بازیگر سینما و تلویزیون تصویری از خود و همسرش در صفحه مجازی اش منتشر کرد.
Sunday, April 16, 2017
واکنش بنفشه خواه به نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری/ عکس
بیژن بنفشه خواه صفحه اینستاگرام خود را با انتشار مطلبی درباره نامزدهای متفاوت ریاست جمهوری به روز کرد.
بیژن بنفشهخواه بازیگر سرشناس طنز،عکسی از افرادی که برای
انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کردهاند را در صفحه اینستاگرامش منتشر و
نسبت به آمار بالای ثبت نام کنندگان انتخابات ریاست جمهوری واکنش نشان داد.
بیژن بنفشه خواه در صفحه اینستاگرامش نوشت:
"یکی پنج زن و هیجده فرزند داره، یکی میگه صد روزه حقوقهای نجومی رو
قطع میکنه، یکی با خبرنگاران و دیگر شرکتکنندهها سلفی میگیره، یکی میگه
کشت خشخاش رو آزاد میکنه، یکی نود سالشه، یکی خانوادگی دسته جمعی باهم
اومدن همشون ثبتنام کنند، یکی دختر خردسالش رو آورده میگه محدودیت سنی
نداره برای ثبت نام، یکی میگه بیکار بودم اومدم، یکی میگه بازخرید شدم
اومدم انتقام بگیرم، یکی فقط ۱۹ سالشه با مدرک اول دبیرستان، یکی با کراوات
اومده و فقط انگلیسی حرف میزنه، یکی میگه کارشناسی ارشد دارم و مذاکرات
هستهای رو من نوشتم و ظریف و روحانی اسم اسمشو حذف کردند.یکی دیگه میگه با
ترامپ میخوام مسابقه شنا بدم و مشکلات ایران و آمریکا رو حل کنم، یکی
دیگه میگه…همه اینها برای ریاست جمهوری ثبت نام کردند، البته بازهم هستند
از این عجیب غریبا ولی دیگه نه عکساشون جا میشد و نه حرفهاشون."
یک نمازگزار امام جماعت را آتش زد! + عکس
فرد
بعد از دستگیری توسط پلیس و در بازجویی گفت که بارها به امام جماعت تذکر
دادم که نماز و دعاعای خود را طولانی نکند ولی او به حرف من گوش نمی کرد.
یک نمازگزار فلسطینی به دلیل بی توجهی امام مسجد به تذکر برای کوتاه کردن نمازها تلاش کرد او را بسوزاند.
مرد پنجاه ساله فلسطینی در منطقه نابلس بعد از نماز صبح با ریختن
بنزین به سمت امام جماعت مسجد تلاش کرد او را بسوزاند، اما با تلاش
نمازگزاران آتش خاموش شد و تنها به فرش و قسمتی از مسجد خسارت وارد کرد.
این فلسطینی بعد از دستگیری توسط پلیس و در بازجویی گفت که بارها به امام جماعت تذکر دادم که نماز و دعاعای خود را طولانی نکند ولی او به حرف من گوش نمی کرد.
این فلسطینی بعد از دستگیری توسط پلیس و در بازجویی گفت که بارها به امام جماعت تذکر دادم که نماز و دعاعای خود را طولانی نکند ولی او به حرف من گوش نمی کرد.
Friday, April 14, 2017
عکس های خواننده زن، قبل و بعد از جراحی زیبایی + عکس
سلن ماری دیون در 30مارچ 1968 در کانادا به دنیا آمد. او به عنوان یک خواننده، شاعر و بازیگر فعالیت میکند اما بیشتر او را به عنوان یک خواننده موفق میشناسند.
او در کبک و در خانوادهای فقیر به دنیا آمده بود اما توانست با تلاش فراوان به شهرت جهانی برسد. اگرچه در تصاویر کمی اغراق شده است اما گفته می شود او مدتی پیش با افزایش سن عمل لیفتینگ(کشیدن پوست و از بین بردن چین و چروک) را انجام داده است.
Thursday, April 13, 2017
عکس های شخصی و لو رفته شراره ارمغانی
شراره ارمغانی متولد مهر 64 یکی از بازیگران زن در عرصه سینما و تلویزیون
می باشد او متولد شهر سمنان و فارغ التحصیل کارشناسی روابط عمومی می باشد
فعالیت هنری خود را از سال 69 آغاز کرد او در چند سریال و تله فیلم در
ایران به بازیگری پرداخته است اولین سریال او شوخی کردم به کارگردانی مهران
مدیری بود که در همان سریال مشهور و معروف شد به تازگی عکس های جدیدی در
صفحه اینستاگرام خود قرار داده است که مورد توجه طرفدارانش واقع شده است
کراوات دونالد ترامپ سوژه شبکه های اجتماعی شد + تصاویر
دونالد ترامپ از وقتی رئیس جمهور آمریکا شده است هنوز برای کشورش کار خاصی
انجام نداده است رفتار دونالد ترامپ برای خیلی از افراد خنده دار می باشد
به تازگی کراوات دونالد ترامپ در شبکه های اجتماعی سوژه شده است بلند بودن
کراوات دونالد ترامپ با رنگ های نا متناسب باعث شده است که کاربران شبکه
های اجتماعی او را مورد تمسخر قرار دهند و سوژه طنر کاربران در فضاهای
مجازی در سراسر دنیا شده است
دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالت متحده آمریکا مجموعه بزرگی از انواع کراوات ها را دارد. این مساله به خودی خود عجیب یا غیرمرسوم نیست. موضوعی که اخیرا در این باره مورد توجه برخی رسانه ها و کاربران توئیتر قرار گرفته، بلند بودن کراوات هایی است که این سیاست مدار پرحاشیه استفاده می کند.
تاکنون شاهد کمپین های گوناگونی در توئیتر بوده ایم که به واسطه فتوشاپ، دونالد ترامپ را سوژه ایده های طنزآمیز خود کرده اند.
اما جدید ترین کمپین توئیتری که در این رابطه راه اندازی شده و تصاویر گوناگونی در رابطه با آن در این شبکه اجتماعی منتشر شده، @TrumpsTies است که به موضوع بلندی کراوات های رئیس جمهوری آمریکا پرداخته است و در حالتی اغراق شده، عکس های دستکاری شده ی ترامپ را با علاقه مندان این کمپین به اشتراک می گذارد.
دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالت متحده آمریکا مجموعه بزرگی از انواع کراوات ها را دارد. این مساله به خودی خود عجیب یا غیرمرسوم نیست. موضوعی که اخیرا در این باره مورد توجه برخی رسانه ها و کاربران توئیتر قرار گرفته، بلند بودن کراوات هایی است که این سیاست مدار پرحاشیه استفاده می کند.
تاکنون شاهد کمپین های گوناگونی در توئیتر بوده ایم که به واسطه فتوشاپ، دونالد ترامپ را سوژه ایده های طنزآمیز خود کرده اند.
اما جدید ترین کمپین توئیتری که در این رابطه راه اندازی شده و تصاویر گوناگونی در رابطه با آن در این شبکه اجتماعی منتشر شده، @TrumpsTies است که به موضوع بلندی کراوات های رئیس جمهوری آمریکا پرداخته است و در حالتی اغراق شده، عکس های دستکاری شده ی ترامپ را با علاقه مندان این کمپین به اشتراک می گذارد.
Wednesday, April 12, 2017
Monday, April 10, 2017
لباس همسر ترامپ برای استقبال از رئیس جمهور اردن+تصاویر
همسر ترامپ برای استقبال از رئیس جمهور اردن و همسرش مدل لباسی را انتخاب کرد که مورد توجه رسانه ها قرار گرفت.
ملانیا همسر ترامپ برای
استقبال از رئیس جمهور اردن و همسرش به کاخ سفید آمد و از مدل لباس متفاوت و
جدیدی برای این استقبال استفاده کرد. این مدل لباس فشن که ملانیا بعد از
مدتها ورود به کاخ سفید به تن کرد بسیار مورد توجه رسانه ها قرار گرفت.
Subscribe to:
Posts (Atom)